TANGEH KHAFTEH تنگ خافته

روز 5 مرداد 1403 ساعت 5صبح با دو دستگاه مینی بوس ازاصفهان به طرف سمیرم حرکت کرده ساعت 9صبح به روستای بی بی سیدان وروستای تنگ خشک رسیدیم پس از صرف صبحانه و آماده وضدآب کردن کوله ها وارد روستای تنگ خشک شده در حین عبور به طرف تنگ خافته دو نفر از اهالی روستا جلوی مان ظاهر شده و از حرکت ما جلوگیری می کردند که پس از بحث وجدال فراوان اجازه عبوردادند( بعلت اینکه فبلا گردشگران وافرادی که وارد مزارع آنها و افروختن آتش و باعث سوختن سر شاخه درختان آنان شده بودند) حدود ساعت 9:30 وارد تنگه شده و بحرکتمان ادامه دادیم بعضی قسمت ها باید با شنا عبور کرد و درمواری هم باید از کنار آب حرکت می کردیم ساعت 13 به یک پرورش ماهی رسید وپس از تعویض لباس از دامنه تپه حرکت کرده وساعت 14 به روستای رود آباد رسیدیم وساعت 16 به طرف اصفهان حرکت کردیم درشهر سمیرم من از دوستان جدا شده و طرف زرین شهر رفتم.
On August 5, 1403, at 5:00 AM, we left Isfahan for Semiram with two minibuses. At 9:00 AM, we reached the village of Bibi Sidan and Tang Khafete. Two people from the village appeared in front of us and prevented us from moving, but after a lot of discussion, they allowed us to pass (due to the fact that tourists and people who had entered their fields and lit fires and burned the branches of their trees) around 9 o'clock. We entered the gorge at 30:30 and continued our movement. Some parts had to be crossed by swimming and we had to move along the water. At 13:00 we reached a fish farm and after changing our clothes, we moved from the hillside and at 14:00 we reached the village of Roud Abad. At 16:00, we left for Isfahan. In Samir, I left my friends and went to Zarin.
star_border